نقش سعدی در حفظ تداوم تمدنی فرهنگ فارسی
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۸۱۲۲۷
روز اول اردیبهشت در تقویم رسمیکشور، به عنوان روز بزرگداشت سعدی نامگذاری شده است، شاعری که علاوه بر نقش تاریخی و مهمیکه در زنده نگه داشتن زبان فارسی داشت، در حفظ سلسله تمدنی و فرهنگی فارسی در منطقه و دورانی پرتلاطم نقش برجستهای را بازی کرد. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم: سعدی خود در یکی از مشهورترین قطعههایش در گلستان گفته است:
اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده برمنابر قضبان
برگل سرخ ازنما وفتاده لآلی
همچوعرق برعذار شاهد غضبان
او این قطعه را در شرح چگونگی نگارش گلستان آورده است و تأکید کرده که یکی از دلایل نوشتن این کتاب، اصرار دوستی بوده است که در ایام بهار و اول اردیبهشت شیراز، او را به دامن طبیعت برده و در باغی بزرگ و زیبا به گوش او خوانده است که: خلاف راه صواب است ونقص رای اولوالالباب ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین اشاره سعدی به روز اول اردیبهشت برای آغاز نگارش کتاب ارجمند «گلستان» دلیلی شایسته شده است برای اینکه این روز در تقویم رسمی کشور به نام این شاعر بیمانند که فصیحترین گوینده تاریخ زبان فارسی است، ثبت شود.
جایگاه سعدی در شعر فارسی
در اینکه سعدی یکی از استوانههای اصلی شعر فارسی است و شعر و ادب فارسی بدون وجود او، کاستیهای فراوانی داشت؛ هیچ شکی نیست. بخصوص توانایی بینظیر و استعداد نبوغ آمیز او در استفاده از زبان در اوج سادگی و بدون پیچیدگیهای عجیب و غریبی که در شعر شاعران پیش از وی رایج شده بود، شعر فارسی را به ذهن و زبان مردم نزدیکتر کرد اما تنها اهمیت و برجستگی سعدی در شعر و نثر نیست و او تنها به زبان فارسی خدمت نکرده است بلکه با مروری بر زندگی او میتوان به نقشی که در حفظ تسلسل فرهنگی و تمدنی در منطقه و زمانی پربلا و پرآشوب داشته است، پی برد.
یکم اردیبهشت بزرگداشت شاعر پارسیگوی شیرازی/ مصلحی جانآگاه که آوازهاش جهانی استزیستن در زمانه آتش و خون
سعدی در اوایل قرن هفتم هجری در شیراز به دنیا آمد. در دوران خردسالی او بود که سیل بلا بر ایران نازل شد و مغولان از مرزهای شرقی وارد این سرزمین شدند و شهرهای بزرگ و مهمی چون بخارا، سمرقند، نیشابور، ری و.. را یکی پس از دیگری اشغال کردند و مردمان این شهرها را کشتند. سعدی در ابتدای جوانی راهی بغداد شد و در مدارس نظامیه این شهر که هنوز به اشغال لشکر مغول درنیامده بود، درس خواند. سپس تصمیم گرفت جهان روزگار خود را بشناسد و به همین دلیل راهی سفرهای طولانی شد و با سختی و مشقت فراوان و حتی به ادعای خود با تحمل اسارت در برخی موارد، دنیا را گشت و بر تجربههای زیسته خود افزود.
بعد از آن بود که به شیراز بازگشت و به عنوان یک شاعر درسخوانده و دنیا دیده، تصمیم گرفت به سرزمین خود خدمت کند. در زمانی که او میزیست، یکی از مهمترین کانونهای فرهنگی ایران که نقش اصلی و مهمیدر زایندگی فرهنگی داشت یعنی خراسان بزرگ عملاً از صحنه حذف شده بود. بزرگان فرهنگ و ادب این سرزمین یا مانند شیخ عطار در جریان یورش و کشتار مغولان کشته شده بودند و یا چون مولانا، ترک دیار کرده و در سرزمینهای دور مانند قونیه اقامت گزیده بودند. علاوه بر این همه زیرساختهای فرهنگی و فکری خراسان نابود شده بود، کتابخانهها از میان رفته بود، مدارس تخریب شده بود و میلیونها انسان بیگناه کشته شده بودند.
فارس چگونه از مصیبت نجات یافت؟
فارس در دوران سعدی، تحت حاکمیت اتابکان فارس بود و ابوبکر بن سعد بن زنگی بر این سرزمین حکمرانی میکرد. این حاکم که خود فردی ادبدوست و عاقل بود، چهرههای مانند سعدی را در حلقه مشاوران نزدیک خود جذب کرد و به توصیهها و اندرزهای آنان عمل میکرد. یکی از تصمیمهای مهم او در اثر این مشاورهها، نه تنها بر سرزمین فارس بلکه بر تاریخ تمدن فارسی اثر مهمی برجای گذاشت.
اتابکان تحت تبعیت خوارزمشاهیان بودند و اگر ابوبکر بن سعد میخواست، به این تبعیت ادامه دهد؛ عملاً سرنوشت فارس را به سرنوشت خراسان گره زده بود، اما او وارد مذاکره با مغولان شد و توانست حمایت آنان را به دست آورد و از طرف اوگتایخان و هلاکوخان اجازه حکمرانی بر شیراز را دریافت کرد و به همین دلیل، شیراز و فارس که یکی از اصلی ترین پایگاههای تمدنی فارسی در طول تاریخ بود، از گزند حمله و کشتار در امان ماند. بیشک در این تدبیر عاقلانه، چهرهای دنیادیده چون سعدی که به حاکم فارس بسیار نزدیک بوده، تأثیرگذار بوده است.
بزرگداشت سعدی در بیروت/ فرهیختگان عرب: سرودههای سعدی همچنان بر وجدان جهان اثرگذار استالبته رابطه سعدی با حاکمان زمانه خود، به شهادت آثارش رابطهای یک طرفه و تسلیموار نبوده است. برای مثال در جریان لشکرکشی هلاکوخان برای تصرف بغداد، ابوبکر بن سعد سربازان خود را برای شرکت در جنگ به همراهی مغولان گسیل کرد و در تصرف بغداد و کشتن خلیفه، دست داشت اما سعدی برای مرگ خلیفه قصیدهای سوزناک سرود البته در پایان همین قصیده، تعریفی هم از «خسرو صاحبقران غوث زمان بوبکر سعد» کرده است.
سعدی در آثارش که در این دوران سروده است، تدبیر و شیوه حکمرانی قرین مصلحت اندیشی اتابک فارس را میستاید، اما چون دوستی دلسوز، مشاوری واقعی و انسانی اندیشمند، مدام او را به رواداری با مردم و پرهیز از ستمگری توصیه میکند و مانند برخی شاعران نیست که ممدوح خود را به آسمان ببرد و چهرهای ماورایی و فوق بشری از آنان ارائه دهد و در مسابقه تملق شرکت کند بلکه رابطه او با پادشاهان زمانه، رابطه مشاوری دلسوز است که به دنبال حفظ همزمان زندگی مردم و بنیادهای تمدنی آنان است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سعدی شعر فارسی شعر شعر آیینی اول اردیبهشت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۸۱۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زیباترین شعرها از شاعران بزرگ و معاصر درباره معلم به مناسبت روز معلم
شعر درباره معلم در ادبیات فارسی بسیار است. ما ایرانیها از دیرباز تا امروز قدردان معلمان و مربیانمان بودیم. این قدردانی به خوبی در ادبیات نشسته است. بیایید زیباترین اشعار روز معلم را با هم بخوانیم با زیسان همراه باشید.
زیباترین شعرها درباره معلمسعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
-حافظ-
***
گر کسی را رغبت دانش بود گو دم مزن
زانکه من دم درکشیدم تا به دانایی زدم
-سعدی-
***
همه شوخی و دلبری
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم
که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت
تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت
برفت رونق بازار آفتاب و قمر
از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت
همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
-سعدی-
***
ز بوسیدنیهای
این روزگار
یکیشان بود
دست آموزگار
-شهریار-
***
پادشاهی پسر به مکتب داد
لوح سیمینش بر کنار نهاد
بر سر لوح او نبشته به زر
جور استاد به ز مهر پدر
-سعدی-
بیشتر بخوانید تبریک روز معلم به همکار با ۴۰ متن ادبی، زیبا و رسمی پیام تبریک روز معلم ۱۴۰۳ | زیباترین و بااحساسترین جملات روز معلم، مربی و استاد + عکس تبریک روز معلم
***
گفت استاد: مبر درس از یاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من، نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود
که به تعلیم من اُستاد اِستاد
هر چه میدانست آموخت مرا
غیر یک اصل که نا گفته نهاد:
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
-ایرج میرزا-
***
حروف درس الفبای ما معلم بود
تمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تختهی چوبی همیشه بی پایان
شروع نام خدابود، تا معلم بود
نگاه روشن دنیای کودکی هایم
به خشم و بوسهی مادر ؤ یامعلم بود
خدا به وسعت ایمان به شکل هر واژه
ؤ جمله جملهی ایثار، با معلم بود
قسم به نام پیام آوران آگاهی
تمام درد بشر را دوا معلم بود
شکوه صبر وصلابت چو کوه میبارید
سه تیغ مهر ؤ سنگ بلا معلم بود
به دشتهای پر ازغنچههای پراحساس
گلی شکفته به نام وفا، معلم بود
به هیچ زندگی و پوچ مرگ، معنا داد
تمام بود و نبود شما معلم بود
به وقت گوش نهادن نشسته شاگردیم
در اوج خستگیش هم به پا معلم بود
هنوز پرسش بی پاسخی که میخواند
معلم عشق خدا یا خدا معلم بود؟
***
از تو گفتن کار یک دلداده است
قلب تو قلبی سفید و ساده است
هر چه میدانم تو یادم دادهای
پند هایت پاک و فوق العاده است
از معلم شعر گفتن ساده نیست.
چون معلم آدمی آزاده است
دست پاکش معنی مردانگیست
سر به مهر و بر سر سجاده است
گفته بودم پیش از این یکبار من
قلب تو قلبی سفید و ساده است
محمد شکری فرد
***
صدایت نغمهای ازباغ فردوس معلمای طنین هستی من
تویی سرچشمهی ارامش وعلم معلمای فروغ دیدهی من
وجودت شمع سوزان زمانه معلم اسوهی ازادی من
ببوسم دستهای مهربانت معلم خاک پایت سرمهی من
گرفتی دستهایم صادقانه مرابردی به اوج عاشقانه معلم روشنای تاری من
دعایم تاابد بدرقهی توست معلم رهنمای اکی من
تلاشت رانخواهم برد ازیادمعلم یادتوهمراست بامن
مریم شکیبا
***
دوباره آمده روز معلم
گلی در حیطهی تعلیم خادم
معلم وارث پیغمبران است
مقامش خارج از وصف وبیان است
به امر تربیت کوشاترین است
تعلم خاتم و او، چون نگین است
به از مهر پدر جور معلم
بباید گشت بر دور معلم
بود همچون پدر بر دانش آموز
به فکر اوست همواره شب و روز
معلم، چون ستاره در زمین است
چراغ رهنما، حبل المتین است
معلم، روز تو بر تو مبارک
نگهدارت بود رب تبارک
اسماعیل تقوایی
***
سپاسگزار معلمی هستم که
اندیشیدن را به من آموخت
نه اندیشهها را …
***
آموزش عشقم از همین مکتب توست
اندوختهی سوادم از این لب توست
گفتم که مریضم و بیا بستر من.
چون عامل دردم این غم و این تب توست
***
تبریک روز معلم به همکار را نیز ببینید
tags # شعر سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!